بخشی از مکالمه حضرت زکریا ع با (کودکی) حضرت مریم س:
(برگرفته از فیلم مریم مقدّس)
حضرت زکریا ع: به چه نگاه میکنی؟
حضرت مریم س: به آنجا.
: آن کوه؟
: از مادرم شنیدهام که اورشلیم پشت آن کوه است. آیا خدا مرا در آنجا میپذیرد؟
: در کودکی شبی مردی را در خواب دیدم. از او پرسیدم تو کیستی؟
سر به زیر انداخت و با دست مرا به سکوت دعوت نمود.
گفتم:«بد پرسیدم؟» گفت:«نه. پرسیدی و این پرسیدن عمر کودکیت را کوتاه میکند».
اما برای رسیدن به ملکوت اعلی، گاه باید کودک شد.
: پدربزرگ! او را شناختید؟ آن مردی را که در خواب دید، شناختید؟
: بله. خودش گفت: «من مسیحا هستم».
: مسیحا! ای کاش من هم میتوانستم او را ببینم.
سلام .
مثل همیشه زیباست سلیقه ات رو می گم.
وبلاگ کاشف بروز است و چشم براه نظرات شما.
به هر جایی که بینی جلوه دوست
اگر دوزخ بود کانجا خوش آمد
موفق باشی
یا حق
سلام
زیبا بود مثل بقیه مطالب وبلاگت
امیدوارم بازهم سری به (آستان حضرت دوست) بزنین...
یاس بوی مهربانی می دهد
عطر دوران جوانی می دهد
●
یاس ها یادآور پروانه اند
یاس ها پیغمبران خانه اند
سلام
لطفا به وبلاگ سر بزنید و نظر خود را حتما در مورد آخرین نوشته بیان کنید
پیشاپیش از همفکریتان سپاسگذاریم
سلام یاس مهربون
همیشه فرشته ها تو آسمون نیستند گاهی بعضی هاشونو می شه رو زمین پیدا کرد
خوشحالم که تو رو پیدا کردم
لینکتون کردم
خوشبخت باشی و سبز هر روز به وبلاگتون سر می زنم و بازم ممنون که منو لینک کردی