وقتی تو نیستی ،نه هست های ما چونان که بایدند نه بایدها،
مثل همیشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض می خورم،عمریست که لبخندهای لاغر خود را در دل ذخیره می کنم باشد برای روز مبادا. اما در صفحات تقویم روزی به نام روز مبادا نیست. آنروز هرچه باشد روزی شبیه دیروز روزی شبیه فردا... روزی درست مثل همین روزهای ماست...
اما کسی چه میداند، شاید امروز نیز روز مبادا باشد.
وقتی تو نیستی ،نه هست های ما چونان که بایدند نه بایدها،
هر روز بی تو روز مباداست...
آئینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارند؟آئینه ها که دعوت دیدارند...دیدارهای کوتاه، از پشت هفت دیوار..دیوارهای صاف، دیوارهای شیشه ای شفاف، دیوارهای تو، دیوارهای من، دیوارهای فاصله بسیارند...
دیوارهای تو همه آئینه اند، آئینه های من همه دیوارند.
* قیصر امین پور
ممنون، زیباست
امیدوارم همیشه زیبا بنویسید، فرقی نداره از خودتون یا نقل از دیگران
موفق باشید : )
با سلام
اولین باره که اومدم تو وبلاگ شما و اولین نوشته ای هست که خوندم.
خیلی جالب بود.
به امید موفقیت.