شور رومی

 

 

مرا گویی که رایی من چه دانم

مرا گویی بدین زاری که هستی

منم در موج دریاهای عشقت

مرا گویی به قربانگاه جانها

مرا گویی اگر کشته خدایی

مرا گویی چه می­جویی دگر تو

مرا گویی تورا با این قفس چیست

مرا راه صوابی بود گم شد

بلا را از خوشی نشناسم ایرا

شبی بربود ناگه شمس تبریز

 

 شعر از مولانا

دانلود موسیقی شعر با صدای

شهرام ناظری از آلبوم شور رومی

 

چنین مجنون چرایی من چه دانم

به عشقم چون برآیی من چه دانم

مرا گویی کجایی من چه دانم

نمیترسی که آیی من چه دانم

چه داری از خدایی من چه دانم

ورای روشنایی من چه دانم

اگر مرغ هوایی من چه دانم

ار آن ترک خطایی من چه دانم

به غایت خوش بلایی من چه دانم

ز من یکتا دو تایی من چه دانم

 

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

فقط ایمان

 

 

پاراگرافی که زندگی واقعی را می نمایاند.

 

Arthur Ashe  بازیکن افسانه ای بازیهای تنیس ویمبلدون به خاطر بیماری ایدز در سال ۱۹۹۳درگذشت. او در سال 1983 به هنگام یک جراحی قلب از خون آلوده، مبتلا به ایدز شد. او از سراسر دنیا نامه­های زیادی را از هوادارانش دریافت می­کرد. یکی از آنها پرسیده بود: چرا خداوند تو را باید برای یک چنین بیماری انتخاب کند؟

 

او پاسخ داد: هنگامی که در تمام جهان بیشتر از 50 میلیون کودک دارند تنیس بازی می­کنند از آن میان 5 میلیون نفر یاد می­گیرند که تنیس بازی کنند، 500000 نفر حرفه­ای می­شوند، 50000 نفر به میادین مسابقات راه پیدا می­کنند، 5000 نفر به موفقیت کامل می­رسند، 50 نفر به مسابقات جام ویبلدون راه می­یابند، 4 نفر به نیمه نهایی و 2 نفر به فینال. وقتی که من جام را در دستانم گرفته بودم هرگز از خداوند نپرسیدم چرا من؟ و امروز که من در رنج هستم نباید از خدا بپرسم چرا من!

 

خوشبختی تو را در خوبی و خوشی نگه می­دارد و امتحانات الهی تو را قوی، اندوه تو را انسان، شکست تو را متواضع و موفقیت تو را با شور و حرارت، اما فقط ایمان و نوع نگرش، تو را به ادامه دادن امیدوار می­کند . . .