دلبـر جانـان مـن بـرده دل و جـان من بـرده دل و جـان مـن دلـبر جانـان من
از لـب جانـان مـن زنـده شود جان من زنـده شود جان مـن از لـب جانـان من
روضه رضوان من خاک سر کوی دوست خاک سر کوی دوست روضه رضوان من
این دل حیران من واله و شیدای توست واله و شیدای توست این دل حیران من
یوسف کنعان من، مصر ملاحـت تراست مصر ملاحـت تراست، یوسف کنعان من
سـرو گلستان من قامـت دلجوی توست قامـت دلجوی توست سـرو گلستان من
حافظ خوشخـوان من نقـد کمـال غیاث نقـد کمـال غیاث حافظ خوشخـوان من
(منسوب است به حافظ)
وَتَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ (217) الَّذِی یَرَاکَ حِینَ تَقُومُ (218)-سوره شعراء
و بر آن خداوند مقتدر و مهربان توکل کن، همان کسی که تو را مینگرد هنگامی که به شوقش به نماز میایستی.
خدایا!
تنم چون برگ زرد و خشکیده رگی
رهسپار زمین می گردد، که در آن روز نیز همچو برگی،
رقص کنان به آغوش خاک می روم به شوق دیدارت!
ای بلندای جمال و جلالت
ای تمامت قامت و قیامت
اگر به روز برآیی
آبرو به آفتاب نماند
و گر به شب بتابی
ماه بر آستانت به سجده افتد
که ماه نیز آفتاب پرست است
اگر از چمن بگذری
بنفشه ها و لاله ها به دامنت آویزند
تا مگر بربایند عطر اندامت را
ای سیه چشم به صحرا بگذر
تا آهوان و غزالان
گردن بر افرازند به تماشای
چشمانت
شعر از مهدی سهیلی